جمعه 16 شهريور 1397
ن : جغله سابق

خدایی ما ادم ها موجودات عحیبی هستیم قبول کنید که هرکاری رو که بخوایم میتونیم انجام بدیم تنها اشکالمون اینه که نمیخوایم کاری رو انجام بدیم.امروز قراره در دل طبیعت جوج بزنیم مثه هفته های گذشته به هرحال هفته دیگه سه شنبه شروع ماه محرم هست ماهی که پراز نذر ونیاز برای بهتر شدن اوضاعست پیشاپیش التماس دعا




پنج شنبه 15 شهريور 1397
ن : جغله سابق

کمتر از دوهفته...ً..




سه شنبه 30 مرداد 1397
ن : جغله سابق

سلام خدای عزیزم منو ببخش به خاطر اینکه امروز زبان به ناسپاسی گشودم وتاب وتحمل قدری کم شد .

بااین واقعیت که من متفاوت از اکثر انسان ها هستم کنار نیامده بودم اما الان این موضوع را قبول دارم وتمام غمم هم از این است که باید مثل ادم های سالم زندگی کنم یکی از تفاوت های من این است که نمیتوانم فقط برای۲۴ساعت بدون دارو باشم چون زنده ماندنم بعد از آن بعید است .

منبیمار در این موضوع اثبات شده شکی وجود ندارد اما در جامعه ی من با بیمارانی مثلمثل منچطور برخورد میشود زندگی برای یک فرد بیمار مشکل هست اما زندگی با افراد سالم برای آنها مشکل بیشتری است. من گاهی از اینکه این تفاوت سخت ودر تمام ابعاد زندگیم سایه انداخته عصبی میشوم در تمام ساعتی که مجبور نقش بازی کنم آن هم نقش آدمی با ویژگی بارز سالم بودن اذیت میشوم به این دلیل که من اینکار را خوب بلد نیستم سراسر حضورم رنگ سکوت میگیرد چون از نظر یک ادم ساکت نباید از هیچ قسمت زندگی یک ادم بیمار صحبت کرد.

خسته میشوم نه از ترحم و نه از نگاه مردم بلکه از اینکه مجبورم سالم جلوه کنم اما اینطور نیست باید دارو مصرف کرد قند تست کرد ازمایش داد وگاهی به علت بیماری از مدرسه غیبت داشت واز درس جاماند با تمام تلاش به سطح بقیه وحتی بالاتر از آن ها رسید اما معلم ها فکر میکنند که کلاس درس آنها چنگی به دل نمیزند.

دلم میخواست فریاد بزنم وبگویم من باشما متفاوتم پس با من متفاوت رفتار کنید.

وقتی بیمار بودن را بپذیری باید تفاوت ها  ورفتار متمایز را هم قبول کنی .

من آینده ای دارم که به تلاش این روز ها بستگی دارد بدان که من به همه شما ثابت میکنم که باوجود سختی های صدبرابر بیشتر از شما صدبرابر بیشتر تلاش کردم وبه جایگاهی که خواستتم رسیدم ان شااللهً..




شنبه 27 مرداد 1397
ن : جغله سابق

سلام

برگشتم واینم بگم که فقط یک ماه دیگه تا شروع تحصیلات عالیه وقته واین هم ناراحت کننده است وهم شاد کننده وقت توضیح نیست.بیخیال یه خبر خوش برای خودم کله من به سنگ خورد واز تلگرام فاصله گرفتم بعد شش ماه تقریبی که داشتم واینکه بالاخره نامعادله هارو بغل کردم تا دستشون به بالایه یخچال برسه حالا.

تواین مدت کلی اتفاق افتاد اما حوصله ندارم بگم چی بود از امشب باباز برگشتم تا بگم بادیابت یابی دیابت نباید از چیزی که هستی خجالت بکشی دیالوگ به شدت تاثیر گذار سریال یاد آوری به خاطر نگفتن به یه چیزایی

دنیا برام تنگ شده میخوام به هدفم برسم شروع شده الان یه موج انرژیم انگیزه دارم وانرژی به لطف دوستایی نداشتم چنگی به دل نمیزنه ارزوم اینه که بتونم دل این ادما رو شاد شاد کنم ومیدونم که میشه ومیخوام درد خودمو برای دیگرادیگران درمون کنم.

دوست عزیز من همینم اگه منو میخوای با من وتمام غم ها وتمام شادیام کنار بیا 

من طعم مرگ وتلخی زندگی رو کشیدم هدفم فقط روپوش سفید و لبخند ادمایه که میگن خیر ببینی پس برای رسیدن به همچین سعادتی روز شب تلاش میکنم...یاعلی




چهار شنبه 27 تير 1397
ن : جغله سابق

فردا چهارشنبه حتما شنیدید. روزای چهارشنبه یکی از بهترین روزا برای شروع کارهست.قرار زودتر از خواب بلند بشم البته زود مثلاساعت۸صبح و به کارهای زیادی که نکردم برسم قطعا اگه فردا رو برنامه باشم میشه گفت موفقیت زیاد دور دست نیافتنی نیست واقعا کلی کار دارم که اگه انجامشون ندم دیگه باید با تمام آرزوهای دور درازم خداحافظی کنم بسه وایسادن توی یک نقطه زمانی که همه دارند با سرعت از کنار رد میشن جوری که تشخیص چهره شون برام سخته.

خستگی تو ذهنم نیست اما جسم حس ضعف داره البته الان خوبی اما این حس گاهی مثل یه بند پاهامو میبنده ونمیذاره مثل بقیه توی مسیر بدوم .اما یکی از کارهام اینه که این ضعف از خودم دور کنم.فردای عزیز منتظرم تا بیای وشروع کنم از نوع فقط دوماه دیگه مونده برای درست کردن اوضاع باتمام شدن وقتم من میشم یه بازنده که حتی از اسمشم متنفرم من اینبار شعار نمیدم فردا میخوام باقدرت وبااراده از جام بلندبشم وبه سمت تمام چیزهای برم که عاشقشونم.چهارشنبه من دارم میام....




دو شنبه 25 تير 1397
ن : جغله سابق

سلام این روزا داره خیلی خوش میگذره گویی دارم بزرگتر از گذشته میشم مستقل شدنم رو هرروز بیشتر حس میکنم تکیه دادن به بقیه داره فراموش میشه وایستادن اینبار با پاهای دیگه رو یاد میگیرم.خدایا ممنون که فرصت نفس کشیدن رو به من دادی درسته خیلی از ما لیاقت زندگی رو نداریم اما تمام تلاشمو میکنم که چندروزه ی دنیارو که قرار کنار مردم دیگه یاشم تلاش کنم تا اوضاع رو براشون بهتر کنم شاید نهتونم تمام غم وغصه رو از دلشون پر بدم اما لااقل کاری کنم تا لحظه ای به دنیا لبخند بزنن واز اینکه زیر این همه مشکل دارن تاب میارن رو فراموش کنند.هرروز یه فرصت جدید برای بهتر کردن اوضاعست.




پنج شنبه 21 تير 1397
ن : جغله سابق

دیشب سالروز تولدت بود دیشب ۲۲سال از شکفتنت گذشت وچه خوشگذشت بودن باتو که براستی یکی از بهترین های زندگی من توئی . ازاینکه هنوز میتوانم درکنار تو باشم وجشنتولدت را جشن بگیرم خوشحال بزرگتر شدی هر چه میگذرد با بزرگترشدنت من هم این بزرگی را حس میکنم ومسولیت ها. روی دوشم سنگین تر میشوند امیدوارم همیشه شاد خرم باشی مثل دیشب که رستوران همه برایت تولدت مبارک خواند همه برایت دست زدند .عزیزم این جهان به گام های محک نیاز دارد با قدرت ادامه بده.خواهرت....




شنبه 16 تير 1397
ن : جغله سابق

کاش میشد یه عده از آدما رو پرت کرد تو آشغالی سمت چپ میز کار تو اتاقم اون موقع دیگه نمیدیمشون البته الانم نمیبینمش اما صداش هست به لطف معرفت خودم اگه بشه این صداهم ازم دورشه دنیا جای بهتری برای هردمون زمانی که  کسی خیلی میخواد فک کنه تو میخوایش باعث میشه برای توئی که نمیخوای غرورش از بین بره سخت میشه به نظرم باید این آدما رو رها کرد نه اسیر بند که با من باش بزار نباشه کسی که فکر میکنه تو لنگشی از نبود توعه که تازه میفهمه هیچکسی جز تو براش احترام قاعل نیس گاهی زمان لازمه تا یکی به خودش بیاد وبفهمه تا اشتباه یه مسیر رو رفته وحالا برای بگشت تنهاست رفیق نیمه راه هیچ هم بد نیست زمانی که کسی لیاقت دوستی نداشت باسد تو همون راهی که فکر میکنه درسته ولش کرد و بگی حالا برگرد وبقیه راه تنها برو استاد..




شنبه 16 تير 1397
ن : جغله سابق

 

تو بهترین سه ماه سالیم خسته نیستم اتفاقا پر انرژی وشجاع دیگه ناراحت نیستم چون ماجرا به هرشکلی من بخوام پی نمیره یهنویسنده داره زندگینامه که من نیستم اما مشاوره اش پای خودمه خوبه که گاهی. با مشاوره هام گند میزنم تو لحضات. خوب اما الان خوبم خوووب شاید به این دلیل که چند روز از مشاوره خسته ام سپردمش به نویسنده خودش انقدر زندگینامه رو قشنگ قلم میزنه که فراز وفرودش همیشه زیباست ممنون نویسنده بقا ....




شنبه 9 تير 1397
ن : جغله سابق

درست نمیدونم فردا چه اتفاقی قراره لیفته اما یه هیجان خاصی دارم که نمیخوام سرکوبش کنم اما منتظرمنتظرم زمان مثل موج دریاست وقتی میرسه غیر قابل پیشبینیه معلوم نیست با خودش چی میاره .

امروز ازدفتر زندگی گذشت وروبه اتمامه متاسفانه انچنان مفید نبود مثل همیشه..

فردا روزه خوبیه دراین شکی نیست اما بستگی به خودم هم داره زاویه دیدی که باعث میشه ذهن انسان به سمت مثبت یامنفی موضوع کشیده بشه گزارشات ما در ذهنمون درمورد بقیه وازاون بدتر زمانی که همه چیرو به خودمون نسبت میدیم یا نه همه حقو میدیم به خودمون باعث میشه طرف مقابل یه هیولا بشه که اصلا تحمل پذیر نیست به هرحال نمیشه گفت همه اینطورنیستن همه افراد توی ذهنشون درحال مبارزه با بعضی افکار هستند اما ما درواقع هیچی از هم دیگه نمیدونیم تحمل کنیم زندگی تمام میشه روزی برای اون وروزی برایتو وروزی برای من...





تبادل لینک هوشمند

برای تبادل لینک ابتدا ما را با عنوان زندگی دوباره و آدرس myhealth.LXB.ir لینک نمایید سپس مشخصات لینک خود را در زیر نوشته . در صورت وجود لینک ما در سایت شما لینکتان به طور خودکار در سایت ما قرار میگیرد.